ترنمترنم، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

ترنم زندگیم

همه ما بسوي او باز ميگرديم....

سلام به دخترك قشنگم،خيلي وقته نتونستم بيام برات مطلب بنويسم تو اين چند وقت حال خوشي نداشتيم،نه من نه باباييت چون كه يكي از عزيزترينا مون از دست داديم.بابا بزرگت كه قرار بود باباجوني صداش بزني 6 ارديبهشت93 از بين ما رفت و پرواز كرد پيش خدا.خيلي دلمون گرفته.اتفاقا كه اين اتفاق وحشتناك افتاده بود وسط بنايي خونمون،بد از بدتر....باباجونيت خيلي شما رو دوست داشت هر وقت ميرفتيم خونشون شما رو بغل ميگرفت، باهات صحبت ميكرد،ميبوسيدت،حتي دفعه اخري كه خونشون بوديم كه باباجوني هم بين ما بود كلي واست لالايي خوند.تا اون موقع هيچ بچه رو توي سن شما بغل نگرفته بود ميگفت تا بچه نخنده بغلش نميكنم ولي شما براش خيلي عزيز بودي از روز اول بغلت ميكردو ميبو...
13 تير 1393
1